6 مه 2024 - تغذیه ی نامناسب علت اساسی ابتلا به اکثر بیماری‌های سبک زندگی، از جمله دیابت نوع 2(T2DM)  است. بنابراین، اتخاذ یک رژیم غذایی سالم و مغذی می‌تواند برای درمان این بیماران و پیشگیری از عوارض بعدی حیاتی باشد. محققان در مطالعه ی اخیراً منتشر شده در ژورنال Nutrients اثرات مداخلات رژیم غذایی سالم را بر توده ی بدنی و پارامترهای متابولیکی قلبی مختلف، بررسی نموده اند.

دیابت نوع 2 و چاقی

دیابت نوع 2، همچنان یک مشکل عمده بهداشت عمومی در سراسر جهان است، زیرا نزدیک به 540 میلیون فرد 20 تا 80 ساله را تحت تاثیر قرار می دهد. شیوع بالای دیابت نوع 2 را می توان به پیری جمعیت جهانی و زوال سبک زندگی مدرن نسبت داد.

به طور همزمان، شیوع چاقی و اضافه وزن نیز در سراسر جهان افزایش یافته است، به طوری که حدود 700 میلیون و 2.3 میلیارد نفر به ترتیب چاق و دارای اضافه وزن هستند. چاقی افراد را مستعد ابتلا به دیابت نوع 2 می کند که هر دوی آنها خطر بیماری قلبی عروقی (CVD) را افزایش می دهند.

تحقیقات قبلی مزایای ضد التهابی و کاهش چربی رژیم های دارای محدودیت کالری را نشان داده اند. این رویکرد غذایی همچنین می‌تواند حساسیت به لپتین را افزایش دهد، ترکیب و مشخصات متابولیت میکروبی روده را تعدیل کند و تشکیل چربی قهوه‌ای فعال متابولیکی را افزایش دهد.

مداخله غذایی در دیابت نوع 2

محققان می گویند: یک آموزش مجدد تغذیه ای بر اساس اهمیت تعادل غلظت چربی ها، کربوهیدرات ها و پروتئین ها برای کنترل دیابت نوع 2 لازم است.

مداخلات غذایی مختلفی برای مدیریت دیابت نوع 2پیشنهاد شده است. نکته مهم این است که این رژیم‌ها باید با ترجیحات و فرهنگ فردی و همچنین محدودیت‌های مالی افراد سازگار شوند. خودپایشی و نظارت بر عملکرد بیمار نیز برای بررسی دقیق پارامترهای گلایسمی ضروری است که برای تنظیم مداخله و بهبود پایبندی استفاده می شود.

یک رویکرد بین رشته ای ممکن است برای دستیابی به موفقیت بلندمدت بهینه باشد. برای مثال، می‌توان از استراتژی‌های متعددی استفاده کرد که شامل توصیه های متناسب با فرهنگ و رسانه‌هایی با در نظر گرفتن مشترکات فرهنگی، تشویق به ورزش بدنی، ترویج پیروی از دارو، و تغییر طیف غذایی است.

مطالعات نشان داده اند که رژیم غذایی مدیترانه ای و رژیم کاهش فشار خون بالا (DASH) در برابر بیماری های متابولیک قلبی و بیماری های روانی از افراد محافظت می کنند. این رژیم‌ها طیف گسترده‌ای از مواد غذایی را ارائه می‌دهند که خوش‌خوراک هستند و با بهبود سلامت کلی سازگار هستند، در حالی که تداوم و پایبندی طولانی‌مدت به آنها نیز ساده است. با این وجود، این رژیم‌ها باید با فرهنگ‌های غذایی و اقتصاد محلی تطبیق داده شوند.

در مجموع، تغییرات ساده در شیوه زندگی برای مدیریت موفق دیابت نوع 2 ضروری است. اینها شامل آهسته غذا خوردن، جویدن صحیح، زمان بندی صحیح وعده های غذایی، خواب کافی و پیاده روی بعد از غذا برای سلامتی می باشد.

در مورد این مطالعه

مطالعه ی حاضر تلاشی مقدماتی برای تعیین ارزش بالینی مداخلات غذایی خاص در دیابت است. علاوه بر این، مطالعه کنونی در برزیل انجام شد که در آن 60 درصد و 25 درصد از جمعیت آن به ترتیب دارای اضافه وزن و چاق و حدود 16 میلیون نفر به دیابت مبتلا هستند.

این آزمایش غیرکور غیرتصادفی شامل 84 شرکت کننده ی دیابتی بود که 44 نفر از آنها درمان را دریافت کردند و 40 نفر به عنوان گروه شاهد بودند. بیماران دیابتی بین 18 تا 80 سال سن داشتند.

همه شرکت کنندگان در مطالعه مراقبت های پزشکی پایه را دریافت کردند. با این حال، رژیم غذایی بیماران گروه درمان همچنین در فواصل سه ماهه ارزیابی شد. هر جلسه ی مشاوره شامل شش تا نه بیمار بود.

به شرکت کنندگان در مطالعه توصیه شد که رژیم غذایی تقریباً مطابق با رژیم های مدیترانه ای یاDASH  اصلاح شده ی محلی را انتخاب و شخصی سازی کنند. در یک جلسه ی پیگیری، 15 ماه پس از شروع تحقیق بیماران مورد بررسی قرار گرفتند.

نتایج این مطالعه

سطح قندخون در گروه درمان از ماه سوم به بعد با اثرات پایدار در ویزیت بعدی کاهش یافت. در گروه شاهد، سطح قند خون از ماه اول تا نهم افزایش یافت و در ویزیت بعدی بالا باقی ماند.

در گروه شاهد، کنترل قند خون بدتر شد که در افزایش هموگلوبین A1c منعکس گردید. در گروه درمان، سطح HbA1c بین ماه اول و سوم کاهش یافت و تا زمان ویزیت‌های بعدی در سطوح پایین‌تر ثابت ماند.

در حالی که افزایش وزن و شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر در گروه کنترل مشاهده شد، وزن بدن در گروه درمان نسبت به ابتدای آزمایش حدود 11 درصد کاهش یافت. دور کمر و نسبت دور کمر به باسن(WHR)  در گروه مداخله در طول دوره ی مطالعه کاهش یافت.

کاهش وزن به میزان 7-5 درصد می تواند سطح قند خون را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به سطح نرمال برگرداند یا به طور قابل توجهی کاهش دهد. بنابراین، کاهش وزن مشاهده شده در مطالعه حاضر نشان دهنده سودمندی طولانی مدت مداخلات تغذیه ای برای این بیماری است.

هیچ تغییر قابل توجهی در سطح کلسترول تام در گروه درمان مشاهده نشد، در حالی که سطح کلسترول تام در گروه کنترل از ماه ششم به پانزدهم افزایش یافت.

از نظر مقادیرلیپوپروتئین با چگالی کم (LDL) که یکی از نشانگرهای مهم خطر CVD می باشد، از ماه نهم تا انتهای پیگیری، بین گروه‌ها تفاوت معنی‌داری مشاهده شد. در مقایسه گروه کنترل با معیارهای خود در طول زمان، کاهش حاد قابل توجهی را تنها در ماه ششم نسبت به سایر نقاط مورد تجزیه و تحلیل نشان داد. گروه مداخله کاهش معنی داری را بین زمان اول تا سوم ماه نشان داد که تا زمان پیگیری ادامه داشت.

در تجزیه و تحلیل تری گلیسیریدها، که یکی از نشانگرهای مهم خطر CVD می باشد، از ماه سوم تا ماه پانزدهم بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده شد. در مقایسه گروه کنترل با معیارهای خود در طول زمان، تفاوت معنی داری را در طول زمان نشان نداد، امادر گروه مداخله از اوایل ماه سوم کاهش معنی داری مشاهده شد که تا ماه پانزدهم ادامه داشت.

تفاوتی در سطح فشار خون بین گروه ها از اوایل مطالعه تا ویزیت بعدی مشاهده شد. کاهش قابل توجهی در ضربان قلب نیز از قبل از ماه سوم تا انتهای پیگیری مشاهده شد.

بنابراین، مداخله غذایی با بهبود قابل توجه در تمام پارامترها در مقایسه با گروه شاهد همراه بود. این تفاوت ها در پایان مطالعه، به استثنای افزایش BMI در هر دو گروه، ادامه یافت.

نکته مهم این است که نوع رژیم غذایی معمول افراد، به طور قابل توجهی در گروه درمان تغییر کرد. بطوری که از غذاهای پر کربوهیدرات، شیرین شده و بسیار فرآوری شده و همچنین مدیریت ضعیف پول، بیماران در گروه درمان شروع به خوردن بیشتر غذاهای تازه یا کمتر فرآوری شده و کمتر فوق فرآوری شده، کردند. غذاهای خانگی نیز در مقایسه با ابتدای تحقیق در این گروه بیشتر تهیه و خورده شدند. با این حال، هیچ گونه تغییری در عادات غذایی گروه شاهد ثبت نشد.

نتیجه گیری

بسیار مهم است که مدیریت تغذیه در برنامه های تغییر سبک زندگی، به ویژه در زمینه سلامت عمومی، با هدف بهینه سازی و حفظ نتایج در دراز مدت، وارد شود.

با برنامه ی تغذیه ای فردی که منجر به عادات غذایی بهتر می شود، بهبود در پارامترهای توده ی بدنی، نشانگرهای قلبی عروقی و معیارهای بیوشیمیایی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در طول دوره مطالعه مشاهده شد. این نتایج پایدار در پیگیری را می‌توان به طیف وسیعی از غذاهای مجاز، از جمله کربوهیدرات‌هایی مانند برنج و لوبیا، که در بسیاری از رژیم‌های غذایی محبوب ممنوع هستند، نسبت داد.

هر دو رژیم غذایی مدیترانه ای و DASH در بین گروه مداخله محبوب بودند، زیرا افراد می توانستند آنها را با ملاحظات فرهنگی و مالی خود تطبیق دهند. با این وجود، نظارت و آموزش مجدد برای افزایش و تداوم آگاهی در مورد تأثیرات سلامتی، مالی و اجتماعی انتخاب غذا بسیار مهم است.

نظارت مداوم و مدیریت تغذیه‌ای شخصی‌شده برای بهینه‌سازی نتایج درازمدت ضروری است، هنگامی که افراد مطلع و آگاه شوند، استقلال کاملی برای انتخاب‌های آگاهانه‌تر برای دستیابی به غذاهایی با کیفیت تغذیه‌ای بالاتر خواهند داشت.

با توجه به ماهیت غیرتصادفی مطالعه ی حاضر، آزمایش‌های بالینی به خوبی طراحی شده برای تأیید این یافته‌ها و ارائه نتایج قابل تعمیم‌تر مورد نیاز است.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20240506/Nutritional-interventions-for-type-2-diabetes-management-with-glycemic-control.aspx