۱۰ژوئن ۲۰۲۵ - آیا یک مکمل فیبر ساده می ‌تواند گرسنگی را مهار کند و انسولین را کنترل نماید؟ تحقیقات جدید نشان می ‌دهد که مصرف این ترکیب غنی از مواد معدنی به افراد کمک می ‌کند تا بدون افزایش سطح قند خون، احساس سیری بیشتری داشته باشند. 

چاقی و اضافه وزن به یک نگرانی مهم برای سلامت جهانی تبدیل شده و چالش‌ های اقتصادی قابل توجهی را برای سیستم ‌های مراقبت‌های بهداشتی جهانی ایجاد کرده است. تجمع بیش از حد چربی یک عامل خطر مهم برای اختلالات متابولیک مختلف است. افزایش وزن در اوایل بزرگسالی با افزایش خطر دیابت، بیماری ‌های قلبی عروقی (CVD) و مرگ و میر ناشی از CVD در مقایسه با سنین بالاتر همراه است. این نشان دهنده ی نیاز به مداخلات زودهنگام برای حمایت از مدیریت وزن و کاهش خطرات است.

تلاش ‌ها برای حفظ وزن سالم می ‌تواند چالش برانگیز باشد. استراتژی‌ های اخیر ضد چاقی توسط پلی پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز(GIP) و آگونیست‌های گیرنده پپتید شبه گلوکاگون ۱(GLP-1) متحول شده ‌اند. با این حال، این مداخلات اغلب با عوارض نامطلوبی مانند اسهال، حالت تهوع، درد شکم، استفراغ و یبوست همراه هستند. بنابراین، با توجه به خطرات، محدودیت‌های رویکردهای دارویی، غذاها و مکمل‌ های کاربردی می‌ توانند جایگزین مفیدی باشند.در مطالعه ی اخیر که در مجله تغذیه ی اروپا منتشر شده است، محققان اثرات یک کمپلکس فیبری غنی شده با مواد معدنی را بر سیری و پاسخ گلایسمی بررسی کردند.

درباره ی این مطالعه

در مطالعه ی حاضر، محققان تأثیر مصرف مکمل  SlimBiome (SB)که حاوی کمپلکس گلوکومانان-فروکتو-الیگوساکارید (FOS) غنی از کروم می باشد، را بر سیری و پاسخ گلایسمی در بزرگسالان سالم بررسی کردند. محققان در این کارآزمایی تصادفی و متقاطع مداخله ‌ای، از بزرگسالان سالم ۱۸تا ۶۵ساله با سطح گلوکز ناشتای طبیعی و شاخص توده بدنی (BMI) بین ۱۸.۵تا 24.9 کیلوگرم بر متر مربع ثبت نام کردند. افراد سه بار به آزمایشگاه مراجعه کردند.

اولین مراجعه، ویزیت غربالگری و آشنایی بود. فشار خون، درصد چربی بدن و شاخص ‌های تن ‌سنجی در اولین مراجعه اندازه ‌گیری شد. از شرکت ‌کنندگان خواسته شد ۱۲ساعت قبل از هر مراجعه ناشتا باشند و از مصرف وعده‌ های غذایی حجیم و الکل در روز قبل خودداری کنند. ویزیت‌های دوم و سومبه صورت تصادفی و با فاصله حداقل دو روز از هم انجام شد. در ویزیت‌ های دوم و سوم، آزمایش تحمل گلوکز خوراکی اصلاح‌ شده(OGTT) انجام شد.

نمونه های خون برای اندازه‌ گیری سطح گلوکز و انسولین ناشتا از شرکت کنندگان گرفته شد. شرکت‌ کنندگان در ویزیت دوم،یک نوشیدنی دکستروز ساده یا در ویزیت سومیک نوشیدنیSB به همراه دکستروز(SBD) مصرف کردند و پس از آن، نمونه‌ های خون آنها در چندین نقطه زمانی (تا ۲.۵ساعت پس از مصرف) جمع ‌آوری شد. علاوه بر این، شرکت ‌کنندگان پرسشنامه ‌ای را در مورد میزان اشتهای خود از نظر ذهنی در زمان ‌های صفر (شروع مطالعه)، ۷۵و ۱۵۰دقیقه پس از مصرف تکمیل کردند. پاسخ‌ ها در مقیاس آنالوگ بصری(VAS) ثبت شدند.

از یک ویسکوآنالایزر سریع برای ارزیابی سینتیک ویسکوزیته SB،SBD  و دکستروز در شرایط pH معده استفاده شد. سطح زیر منحنی انسولین(AUCins)  و گلوکز (AUCglu) محاسبه شد. علاوه بر این، حساسیت به انسولین با استفاده از شاخص‌های Matsuda و Cederholm محاسبه شد. برای بررسی تفاوت در سطح انسولین و گلوکز بین مداخلات(SBD  و دکستروز) از آنالیز واریانس با اندازه‌ گیری ‌های مکرر استفاده شد.

یافته‌ ها

این مطالعه هشت زن و هشت مرد را مورد بررسی قرار داد. سطح قند خون بدون تغییر باقی ماند و در هیچ زمانی از آزمایش تحمل گلوکز خوراکیبین مصرف دکستروز ساده و مکمل  SBبه همراه دکستروز(SBD) تفاوت معنی ‌داری مشاهده نشد. نکته قابل توجه این است که سطح انسولین پلاسما در ۴۵، ۷۵و ۹۰دقیقه پس از مصرف SBD در مقایسه با دکستروز به طور قابل توجهی پایین ‌تر بود. نکته مهم این است که پاسخ اولیه به انسولین (ظرف ۳۰دقیقه) تفاوت معنی ‌داری بین مداخلات نشان نداد.AUCins ، در زمان مصرف SBD در مقایسه با مصرف دکستروز ساده به طور قابل توجهی پایین ‌تر بود، اما AUCglu بین این دو شرایط تفاوت معنی ‌داری نداشت.

سطح گلوکز در هر دو شرایط در ۷۵دقیقه پس از مصرف به طور قابل توجهی بالاتر و در ۱۵۰دقیقه پس از مصرف کمتر از سطح پایه بود. در همین حال، سطح انسولین در ۷۵دقیقه پس از هر دو مداخله بالاتر از سطح پایه بود. مقادیر انسولین در سطح پایه و ۱۵۰دقیقه پس از هر دو مداخله تفاوتی نداشت. نمراتمقیاس آنالوگ بصریپایه بین شرایط دکستروز و SBD تفاوت معنی ‌داری نداشت. با این حال، افزایش معنی ‌داری در طول زمان در میزان غذای مورد نظر و گرسنگی بین زمان شروع و ۱۵۰دقیقه پس از مصرف دکستروز مشاهده شد. از سوی دیگر، مصرف SBD به طور قابل توجهی احساس سیری را ۷۵دقیقه پس از مصرف افزایش داد.

نکته مهم این است که در ۱۵۰دقیقه پس از مصرف (اما نه زودتر)، افراد گزارش دادند که باSBD  نسبت به دکستروز تمام معیارهای اشتها (از جمله میل به غذا و مقدار غذای مورد نظر) به طور قابل توجهی کاهش یافت به عبارت دیگر کمتر گرسنه شدند و سیرتر باقی ماندند. SBD و SB بین ۱۵ تا ۲۰دقیقه به حداکثر ویسکوزیته رسیدند و پس از آن تثبیت شدند. ویسکوزیته دکستروز به طور قابل توجهی کمتر از SBD و SB بود. با این حال، هیچ تفاوتی بین SB و SBD وجود نداشت.

محققان خاطرنشان کردند که سطح کروم (۱۵میکروگرم در هر دوز) احتمالاً برای ایجاد این اثرات بسیار کم است، که نشان می ‌دهد این فواید عمدتاً ناشی از مکانیسم ‌های مرتبط با ویسکوزیته ی فیبرها می باشد. به عنوان یک مطالعه حاد، اثرات طولانی ‌مدت آن هنوز بررسی نشده است.

نتیجه ‌گیری

به طور خلاصه،  SBDدر مقایسه با دکستروز، سطح انسولین را در ۴۵، ۷۵و ۹۰دقیقه و همچنین  AUCinsرا در ۱۵۰دقیقه پس از مصرف به طور قابل توجهی کاهش داد، بدون اینکه بر سطح گلوکز تأثیری بگذارد. این امر تأثیر مفید بالقوه  SBبر پاسخ انسولین پس از غذا را برجسته می ‌کند. مصرف  SBDمنجر به احساس گرسنگی کمتر و افزایش سیری در مدت زمان طولانی ‌تر (۱۵۰دقیقه) شد. این یافته ‌ها بینش ‌های ارزشمندی ارائه می ‌دهند و استفاده بالقوه از  SBرا در استراتژی‌ های مدیریت وزن نشان می ‌دهند، اگرچه مطالعات طولانی ‌مدت ‌تری برای تأیید این اثرات مورد نیاز است.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20250610/Chromium-rich-fiber-supplement-keeps-you-fuller-and-reduces-insulin-spikes.aspx