2 ژوئیه 2025- ورزش، پایهٔ یک زندگی سالم است، اما اثربخشی آن به رژیم غذایی بستگی دارد که از تناسب اندام پشتیبانی کند. تغییرات سبک زندگی که این دو جنبه را با هم ترکیب می کنند، اغلب برای مدیریت سندرم متابولیک و عوارض آن توصیه می شوند. یک کارآزمایی تجربی جدید که در نشریهٔ Nutrients منتشر شده است، به بررسی تأثیر مکمل های کروم و عصاره های گیاهی پرداخته است که جذب پذیری این عنصر را افزایش داده و شاخص های قلبی ـ متابولیکی را بهبود می بخشند.
مقدمه
با افزایش سن، بسیاری از افراد فعالیت بدنی کمتری دارند و این مسئله معمولاً با افزایش توده چربی بدن و اختلال در متابولیسم گلوکز و چربی همراه است. این عوامل خطر ابتلا به «سندرم متابولیک» را افزایش میدهند. این سندرم به داشتن حداقل سه مورد از شرایط کلیدی زیر در فرد اطلاق می شود: چاقی شکمی، پرفشاری خون، اختلال در تحمل گلوکز، تری گلیسیرید بالا و سطح پایین کلسترول خوب (HDL).
اگرچه ورزش و اصلاح رژیم غذایی به کاهش این خطر کمک می کند، میزان اثرگذاری آن ها باید با دقت ارزیابی شود تا بتوان توصیه های دقیق تری ارائه داد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر سه ماده مغذی مرتبط با کاهش خطرات قلبی متابولیکی، شامل کروم سه ظرفیتی (Cr)، فیلانتوس امبلیکا (PE)و شیلجیت (SJ) بر تأثیرات برنامه کاهش وزن تلفیقی در یک گروه پرخطر بود.
فیلانتوس امبلیکا، که به نام انگور فرنگی هندی یا آملا نیز شناخته می شود، سرشار از ترکیبات گیاهی دارای خاصیت آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و محافظت کننده قلب است. همچنین ممکن است سلامت و عملکرد عروق را بهبود بخشد، از تجمع پلاکت ها جلوگیری کند و سطح گلوکز خون را کاهش دهد.
شیلجیت، که با نام های موم، مومی یا موملای نیز شناخته می شود، یک ماده معدنی طبیعی و چسبناک است که عمدتاً در کوه های هیمالیا یافت می شود. این ماده از تجزیه گیاهان در طول قرن ها توسط میکروارگانیسم ها به وجود می آید و در طب آیورودا (طب سنتی هند)، شیلجیت برای درمان پرفشاری خون، دیابت، چربی خون بالا و التهاب کاربرد داشته است. شیلجیت به عنوان یک مکمل غذایی قوی و ایمن در نظر گرفته می شود و اعتقاد بر این است که این ماده به سازگاری بدن با استرس کمک می کند و خواص آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی قوی دارد، بنابراین می تواند به بهبود عملکرد شناختی، افزایش انرژی، تقویت سیستم ایمنی و کاهش خستگی کمک کند.
گزارش ها نشان می دهند که کروم می تواند در کنترل سطح گلوکز خون مؤثر باشد و حساسیت به انسولین را در افراد دچار اختلال بهبود بخشد. همچنین ممکن است به بهبود ترکیب بدنی از طریق کاهش توده چربی کمک کند.
هدف از این مطالعه بررسی این موضوع بود که آیا ترکیب این سه ماده می تواند اثربخشی آن ها را نسبت به مصرف مجزای هر یک افزایش دهد یا خیر.
طراحی مطالعه
در این مطالعه ۱۶۶نفر با سبک زندگی کم تحرک و داشتن حداقل دو شاخص از سندرم متابولیک شرکت داشتند. میانگین سنی شرکت کنندگان ۴۸٫۶سال و میانگین شاخص توده بدنی(BMI) آنها ۳۴٫۲کیلوگرم بر متر مربع گزارش شد.
این افراد در یک برنامه ورزشی ۱۲هفته ای شرکت کردند که شامل تمرینات استقامتی و قدرتی بود و سه روز در هفته زیر نظر مربی انجام می شد. در روزهای غیرتمرینی، از آن ها خواسته شد روزانه ۱۰۰۰۰قدم بردارند. همچنین باید میزان کالری مصرفی خود را حدود ۵ درصدکاهش می دادند.
شرکت کنندگان به پنج گروه تقسیم شدند که از نظر سن، جنسیت، شاخص توده بدنی و وزن بدن یکسان سازی شده بودند. یکی از گروهها دارونما دریافت کرد. چهار گروه دیگر مکمل های فیتوشیمیایی فیلانتوس امبليكا(PE)، کروم سه ظرفیتی(Cr) و شیلجیت (SJ)را روزانه و به مدت ۱۲هفته دریافت کردند:
· PE-500:۵۰۰ میلی گرم از عصارهPhyllanthus emblica (آملا)
· PE-1000: ۱۰۰۰میلی گرم از عصاره ی آملا در روز
· Cr-400:۴۰۰ میکروگرم کروم به همراه ۶میلی گرم از آملا و ۶میلی گرم شیلجیت
· Cr-800:۸۰۰ میکروگرم کروم به همراه ۱۲میلی گرم از آملا و ۱۲میلی گرم شیلجیت
در مقایسه با دارونما، همه گروه های مداخله ای بهبودهای جزئی در شاخص های قلبیـمتابولیکی نشان دادند، به ویژه در هفته ششم، هرچند همه تغییرات از نظر آماری معنادار نبودند. این اثرات عموماً تا هفته دوازدهم کمتر قابل توجه بودند.
سازگاری با تمرینات در همه گروه ها مشاهده شد.در طول تمرینات مقاومتی طی ۱۲هفته، حجم وزنه برداری تقریباً دو برابر شد.سوزاندن کالری در حالت استراحت نیز افزایش یافت، همراه با اکسیداسیون بیشتر چربی و کربوهیدرات در حالت استراحت. ضربان قلب در حالت استراحت و فشار خون دیاستولیک در بیشتر گروه ها کاهش یافت.
در همه گروه ها، ظرفیت هوازی افزایش یافت و افراد می توانستند مدت بیشتری پیش از خستگی عضلانی به تمرین ادامه دهند. این اثرات بیشتر در گروه Cr-400 بارز بودند. با این حال، بهبودهای مشاهده شده در این حوزه ها از نظر آماری با گروه دارونما تفاوتی نداشتند، که نشان می دهد این اثرات عمدتاً ناشی از خود ورزش بوده اند.
قدرت و استقامت عضلانی در همه گروهها افزایش یافت، اما گروهPE-1000 دستاوردهای بیشتری داشت، که به اثر قوی تر آن اشاره دارد. مقدار چربی بدن در همه گروه ها کاهش یافت، اما توده عضلانی بدون چربی در گروهCr-800 بیشتر از گروههایPE-1000 یا Cr-400 افزایش یافت. کاهش چربی و افزایش عضله بدون چربی در گروه Cr-800 در هفته ششم در مقایسه با دارونما قابل توجه بود، اما این برتری در هفته دوازدهم پایدار نبود.اثر کلی این تغییرات اندک ارزیابی شد.
تغییرات در سطح چربی خون در گروه های دریافت کننده مکمل با گروه دارونما مشابه بود و احتمالاً به اثرات ورزش نسبت داده می شود. با این حال، نشانگرهای متابولیسم گلوکز و حساسیت به انسولین در گروه هایCr-400 وPE-1000 نسبت به دارونما بهبود یافتند. برخی از این تفاوت ها از نظر آماری معنادار بودند و برخی فقط به مرز معناداری آماری نزدیک شدند. به ویژه باید توجه داشت که تغییرات در گلوکز و انسولین عمدتاً جزئی بودند.
عصاره PE به نظر می رسد اثری ضد التهابی داشته باشد، صرف نظر از وجود یا عدم وجود کروم، وقتی در کنار برنامه ی ترکیبی ورزش و رژیم غذایی مصرف شود.
عملکرد پلاکت ها در گروه های دریافت کننده Cr-800 و PE-1000 نسبت به دارونما بهبود یافت و شاخص های همودینامیک مانند قطر اتساع وابسته به جریان نیز بهتر شد. با این حال، افزایش تجمع پلاکتی که برای استنباط بهبود عملکرد پلاکت استفاده شده بود، باید با احتیاط تفسیر شود، چرا که ممکن است بدون در نظر گرفتن زمینه ی مناسب به اشتباه برداشت شود.
هیچ گونه عارضه ی منفی در سلول های خونی، خلق و خو، کیفیت زندگی یا عوارض جانبی مشاهده نشد، که نشان می دهد این مکمل ها به خوبی تحمل پذیر بودند. در گروه PE-1000 موارد بیشتری از سرگیجه گزارش شد، اما این افزایش از نظر آماری معنادار نبود. در همه ی گروه ها، ورزش و رژیم غذایی سالم موجب پایداری خلق و خو، افزایش انرژی و توانایی انجام فعالیت های بدنی شدید شد.
پژوهشهای قبلی نیز این یافته ها را تأیید کرده و نشان داده اند که PE در دوزهای بالا به اندازه ی آتورواستاتین در بهبود عملکرد اندوتلیال و کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب مؤثر است. همچنین در مورد کروم گزارش هایی مبنی بر داشتن اثرات مشابه وجود دارد، هرچند نتایج گذشته متناقض بوده اند و چالش هایی در جذب زیستی کروم همچنان مطرح است.
نتایج این مطالعه نشان داد که در افراد دارای اضافه وزن که در معرض خطر ابتلا به سندرم متابولیک قرار دارند، استفاده از مکمل های حاوی فیلانتوس امبلیکا(PE) و کروم به همراه شیلجیت (SJ) می توانند برخی از اثرات مثبت ناشی از ورزش و رژیم غذایی را بر شاخص های سلامت متابولیک تقویت کنند. دوزهای بالاتر این ترکیبات(PE-1000 و Cr-800) تأثیر بیشتری داشتند، هرچند همه دوزها با برخی اثرات مفید همراه بودند.
با این حال، از آنجایی که بسیاری از بهبودها در گروه دارونما نیز مشاهده شد، می توان نتیجه گرفت که ورزش و اصلاح رژیم غذایی، عوامل اصلی ایجاد این تغییرات بوده اند. تفاوت بین گروه های مکمل و دارونما اغلب اندک و گاه موقتی بود. بنابراین، برای تأیید قطعی این یافته ها باید مطالعات بیشتری در جمعیت های متنوع تر انجام شود.
پژوهش های آینده می توانند دامنه بررسی را به افراد جوان تر، افراد در حال تمرین ورزشی، یا کسانی که عوامل خطر متابولیک ندارند، گسترش دهند. همچنین هنوز مشخص نیست که آیا این مزایا بدون تمرین بدنی یا در رژیم های غذایی متفاوت نیز پایدار هستند یا خیر. این مطالعه بر اهمیت تمایز بین تفاوت های آماری معنادار و روندهای کلی تأکید می کند و خاطرنشان می سازد که هنگام ارزیابی کارایی مکمل ها باید به اهمیت بالینی تغییرات نیز توجه شود.
منبع:
https://www.news-medical.net/news/20250702/Plant-based-fitness-supplements-for-reversing-metabolic-syndrome.aspx