25 اکتبر 2024- دکتر اریکا ام. لافاتا، استادیار پژوهشی در مرکز علوم وزن، غذا خوردن و سبک زندگی در دانشگاه درکسل(WELL Center) در فیلادلفیا، علائم و نشانه‌های اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده، شیوع آن و راه‌های مدیریت بالقوه ی آن را یک سخنرانی در کنگره سلامت قلب و عروق مورد بحث قرار داد.او گزارش داد که اعتیاد به غذاهای فوق فرآوری شده ممکن است مشابه با سایر اختلالات مصرف مواد تشخیص داده شود، و کاهش انگ و درمان مناسب هر دو برای بهبود سلامت قلب و عروق مهم می باشد.

طی 15 سال گذشته، تحقیقات رو به رشدی انجام شده است که قویاً نشان داده است که غذاهای فوق فرآوری شده می توانند به طور منحصر به فردی واکنش های اعتیاد آور را در افراد خاص تحریک کنند. این وضعیت به عنوان اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده شناخته می شود که قبلاً اعتیاد به غذا خوانده می شد، اما بدیهی است که این یک نام اشتباه بود، بدون اینکه مشخص شود کدام غذاها باعث این وضعیت می شوند. دکتر لافاتا، گفت: تحقیقات بیشتری لازم است تا عامل اعتیادآور را در غذاهای فوق فرآوری به همان روشی که در سایر مواد اعتیادآور شناسایی شده است، شناسایی کنیم: نیکوتین در سیگار و اتانول در الکل.

در سیستم طبقه بندی مواد غذایی NOVA، غذاهایی با بالاترین درجه فرآوری یا غذاهای فوق فرآوری شده، به غذاهایی اطلاق می شود که با استفاده از فرمولاسیون صنعتی حاوی شکر، چربی، کربوهیدرات های تصفیه شده و نمک، ترکیبی غیرطبیعی با مواد مغذی کم یا بدون مواد غذایی کامل تولید می شوند.نمونه هایی از این نوع غذاها عبارتند از شیرینی ها، دسرهای منجمد، آب نبات ها، محصولات تهیه شده از آرد سفید، فست فودها، گوشت های فرآوری شده، غذاهای صبحانه شیرین و نوشیدنی های شیرین.

دکتر لافاتا گفت: "اینها فرمولاسیون های صنعتی هستند که برای تولید غذاهای بیش از حد خوش طعم و اشتهاآور طراحی شده اند و به طور عمدی با ترکیب دسته ای از مواد تقویت کننده که اغلب شامل مقادیر بالای روغن، آرد سفید، نمک و مواد افزودنی مصنوعی هستند، تولید می شوند. واقعاً یک تمایز کلیدی بین غذاهایی که برای بقا به آنها نیاز داریم و این غذاها که عمداً برای افزایش درآمدزایی توسط صنعت طراحی شده‌اند، وجود دارد".

مطالعات قبلی منتشر شده در European Eating Disorders Reviews and Obesity Reviews تخمین زدند که اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده در میان حدود 12 درصد از جوانان، 14 درصد از بزرگسالان و تا 25 درصد از افراد چاق شایع بوده است.

اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده با استفاده از نسخه ی دوم مقیاس اعتیاد به مواد غذایی Yale مورد ارزیابی قرار گرفت که بر اساس 11 معیار راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم(DSM-5)  برای تشخیص اختلال مصرف مواد تدوین شده است.

دکتر لافاتا گفت: اگر فردی دو یا چند مورد از معیارهای زیر را در کنار اختلال یا ناراحتی قابل توجه بالینی نشان دهد، ممکن است معتاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده تشخیص داده شود: تلرانس، ایجاد علائم ترک، مصرف بیش از حد، عدم توانایی در توقف خوردن این غذاها، رفتار جستجوگرانه برای این غذاها، هوس شدید، ناتوانی در سایر تعهدات، کاهش فعالیت های مهم، مشکلات اجتماعی/بین فردی، استفاده از آنها در مواقعی که از نظر فیزیکی خطرناک است و ادامه استفاده علیرغم پیامدهای آن.

او افزود: "این یک حوزه تحقیقاتی واقعا بحث برانگیز است. یکی از اصلی‌ترین تصورات غلط این است که «ما برای زنده ماندن به غذا نیاز داریم، بنابراین غذا نمی‌تواند اعتیادآور باشد.» مثل این است که بگوییم برای زنده ماندن باید بنوشیم، بنابراین الکل نمی‌تواند اعتیادآور باشد. یک دسته از مواد غذایی واقعاً خاص وجود دارد که توسط صنعت تولید شده اند و عمداً طوری تقویت شده اند که میل و هوس به خوردن را افزایش دهند تا سود حاصل از فروش این مواد غذایی افزایش یابد. ما در مورد غذاهایی که برای بقا به آنها نیاز داریم صحبت نمی کنیم. یکی دیگر این است که "من می توانم کوکی ها را در خانه درست کنم." آیا اینها اعتیادآور هستند؟ بله. شراب خانگی هنوز یک ماده اعتیاد آور است. مهمتر از همه، صنعتی شدن این غذاهای فوق فرآوری شده به طور تصاعدی دسترسی، قابلیت حمل و راحتی را افزایش می دهد، که واقعاً در طول زمان حل این موضوع را بسیار مشکل ساز می کند".

درمان های پیشنهادی برای اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده شامل فارماکولوژی، پرهیز و کاهش آسیب است.

دکتر لافاتا، گفت: درمان‌های دارویی می‌توانند نوروبیولوژیی که مصرف اعتیادآور را تغذیه می‌کند، مختل کند با پذیرش فزاینده ی آگونیست‌های گیرنده GLP-1 به عنوان درمان برای افرادی که از نظر رفتاری واجد شرایط برای درمان شناسایی نشده اند.

او گفت: علاوه بر این، کاهش آسیب با تمرکز بر عوامل خطر فردی، مانند تغییرات مواد غذایی و خلق و خو و موقعیت بیمار نیز ممکن است در نظر گرفته شود. یک مثال از نمونه دوم، پرهیز از خوردن احساسی است.

دکتر لافاتا گفت: پرهیز از مصرف غذاهای فوق فرآوری شده در افراد معتاد ممکن است به دلیل محیط غذایی فعلی و تنوع گسترده غذاهای فوق فرآوری شده به راحتی امکان پذیر نباشد.بررسی ها نشان داده است که میزان شیوع اختلال پرخوری در طول زندگی 2٪ است، بر این اساس ما تصور می کنیم کهاکثر افراد مبتلا به اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده نیاز به درمان ندارند، اما ما مشاهده کردیم که 14 درصد از افراد با مصرف اعتیادآور غذاهای فوق فرآوری شده دست و پنجه نرم می کنند، بنابراین ما تعداد زیادی از افرادی را که از نظر بالینی اختلالات و ناراحتی قابل توجه مربوط به رفتار خود را گزارش می کنند، در نظر نگرفته ایم.

دکتر لافاتا، گفت: «با توجه به اهمیت سلامت قلبی متابولیکی، عوامل خطر و اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده، همپوشانی زیادی دارند. نکته مهم این است که این نظریه پتانسیل کمرنگ کردن روایت انگ محرک مسئولیت شخصی را دارد. مسئولیت پذیری مردم در طول زمان کمتر نشده است و کاهش مسئولیت پذیری افراد دلیل افزایش نرخ چاقی، دیابت و بیماری های متابولیک قلبی نیست. بلکه محیط‌های غذایی ما اساساً تغییر کرده است و راهنمایی‌هایی نظیر مصرف در حد اعتدال و کاهش کالری اثربخشی خود را از دست داده اند، ما نقطه‌ی کوری در مورد تأثیر و مشارکت مستقیم آنچه که باعث این امر می‌شود و چرا ادغام برخی از این تغییرات بسیار دشوار است، داریم».

او در پایان گفت: «بطور خلاصهافراد مبتلا به اعتیاد به مواد غذایی فوق فرآوری شده ممکن است خصوصیاتی مشابه افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، را نشان دهند، اما دارودرمانی و کاهش آسیب ممکن است کلید مدیریت اعتیاد به مواد غذایی تولید شده صنعتی باشد».

منبع:

https://www.healio.com/news/cardiology/20241025/many-people-with-ultraprocessed-food-addiction-not-identified-as-needing-treatment